می پرسم مهدکودک چه کار کردید؟ می گوید: "ورزش داشتیم". می گویم ای وای، یادمان رفت لباس ورزش بپوشی. خانم معلمت چیزی نگفت؟ با بی تفاوتی می گوید: "چرا، گفتم یادمان رفت برنامه را نگاه کنیم".ا
بهش گفتم تا این کشتی گرفتن با همه را کنار نگذارد، کارتون اجازه ندارد ببیند. جواب داد که "رفتم فلان جا کارتون می بینم، فلانی که پیشم است کارتون می بینم، وقتی خوابیدید خودم سی دی می ذارم، ...". حرفش را قطع کردم و گفتم بهتر نیست به جای اینکه اینقدر به خودت دردسر بدهی، پسر خوبی باشی؟ گفت: "نه، پسر خوبی بودن خیلی سخت تره"!ا
رفته بودیم مهمانی خانه درسا کوچولو. پسرک ما اولش یک کم بی حوصله بود و نمی رفت بازی کند. آخر مهمانی پرسیدم دیدی چه دختر کوچولوی خوب و نازنینی بود؟ گفت: "آره، ولی من بعضی جاها خوب نبودم"!ا
راستی، ما آدم بزرگها دقیقا کجای جاده بزرگسالی صداقتمان را جا می گذاریم؟!ا
بهش گفتم تا این کشتی گرفتن با همه را کنار نگذارد، کارتون اجازه ندارد ببیند. جواب داد که "رفتم فلان جا کارتون می بینم، فلانی که پیشم است کارتون می بینم، وقتی خوابیدید خودم سی دی می ذارم، ...". حرفش را قطع کردم و گفتم بهتر نیست به جای اینکه اینقدر به خودت دردسر بدهی، پسر خوبی باشی؟ گفت: "نه، پسر خوبی بودن خیلی سخت تره"!ا
رفته بودیم مهمانی خانه درسا کوچولو. پسرک ما اولش یک کم بی حوصله بود و نمی رفت بازی کند. آخر مهمانی پرسیدم دیدی چه دختر کوچولوی خوب و نازنینی بود؟ گفت: "آره، ولی من بعضی جاها خوب نبودم"!ا
راستی، ما آدم بزرگها دقیقا کجای جاده بزرگسالی صداقتمان را جا می گذاریم؟!ا