Wednesday, January 19, 2011

اولین خرید برای خانه

دیروز برده بودنشان تئاتر. وقتی برگشت، بیشتر از تئاتر از نانوایی رفتنشان هیجان زده بود. مراحل پخت نان را دیده بودند و یک بربری هم به هر کدامشان داده بودند که بیاورند خانه. خلاصه دیشب نانی را که رادین آورده بود، خوردیم!ا

دیشب ازش پرسیدم پدرش چه فوتبالی را تماشا می کند؟ گفت: قرمز اخوانستانه، سفید هم ترکیه تیمبرلنشه (قرمز ایران و سفید امارات بود)! درکل رادین طرفدار نظریه هرگز نگو نمی دانم هست.ا

4 comments:

افروز said...

خوب...پس پسره نان آور هم شد...!!!!! ا
پیشاپیش تولدت مبارک

آزاده said...

دیگه میشه زنش داد! فقط مشکل زنش اینه که آقا حاضر نیست از این خانه برود!

ممنون افروز جان

افروز said...

اولا این که مشکلی نیس..
من زن سراغ دارم که حاضره بیاد اون خونه...فک کنم با رادین هم به توافق برسه که شما دو تا ( مامان خانوم و آقای پدر ) تشریف ببرین یه جای دیگه!!! ا
دوما این چه وضعیه؟ چه کسی پاسخگوست؟ من چرا دعوت نبودم؟

آزاده said...

هفته ديگر قرار است برود سينما. رضايت نامه بيار، تو هم برو!