Wednesday, January 12, 2011

شور دانش

نمي دانم چرا هر از گاهي شور دانش‌اندوزي مرا مي‌گيرد و وسط اين همه كار و گرفتاري سمينار ثبت نام مي‌كنم. بماند كه از روز قبلش همه جور كار براي فردا پيش مي‌آيد و بلاخره يك جوري راست و ريسش مي‌كنم. سر سمينار هم كه براي چند دهمين بار به اين نتيجه مي‌رسم كه سر كلاس نشيني (گيرم كه صندلي‌اش هم شيك باشد) از يك سني به بعد كار بسيار شاقي است. آخرش هم وسط كار به دليل حجم تلفنهاي دفتر و مشكلات لاينحلي كه همان روز بايد پيش بيايد،‌ برمي گردم دفتر. اين وسط تنها حسنش اين است كه رادين از اينكه به‌موقع برگشته‌ام غافلگير مي‌شود و من هم يك كم خالي مي‌بندم كه دلم براي تو تنگ شد و زود برگشتم!ا

3 comments:

khaale roro said...

مادر آزاده: تو از همون موقع هم همیشه یه جوری از زیر درس زیاد در می رفتی. حالا گردن سن و سال ننداز.
خالو لیلا جان: چی بگم والا! حال و حوصله کل کل ندارم خیلی. یک مقدار غمگولم. مادر گرامی یک هفته دیگر بر می گردد ایران. من یک هفته دیگر سی سالم میشه. خلاصه دل و دماغ نداشته بیدم.

آزاده said...

خاله جان: همه چیز نسبی است. من هم نسبت به اون موقع خودم می سنجم، و در موارد خرخوانی جایی که تو باشی، ما سوسکی بیش نیستیم!

در رابطه با نکته دوم: خواهر قربونت بره، ناراحت مباش. برای اندوه برگشتن مادر گرامی کاری نمی توانم بکنم، ولی در رابطه با سی سالگی، اتفاقا از بعضی جهات بهتر از بیست سالگی است. حداقل می توانی به همه بگویی من دیگر سی سالمه، خودم می دونم چی می خوام و چی می کنم! ندانستی هم مهم نیست، چون اصولا هیچ کس دیگر هم نمی داند چه بهتر است. من جدیدا زدم تو جاده هر چه پیش آید، همان بهتر است. خیلی حال می دهد جان تو و خودم.

نکته آخر اینکه، به نظر من هنوز نهایتش بیست و سه ساله ای. داشتن یک خواهر بزرگتر این مزیت را دارد که همیشه یکی هست که از تو پیرتر باشد!

leyla said...

BABAAAAAA...in commentha cheghadr ghamnak va adabi mibashiad!!

Khale Doci RoRoo manam ba Madar Azadeh kamelan movafegh mibashiam.....etefaghan 30 salegi besiaarrr khob mibashiad...taze mesle holoye resideh mishaviad..(ba gandideh fargh dareha!!) be ghole Madar Azadeh har kari ham ke delat khast bokon, har chi ke delat mikhad begoo, har ki ham eteraz kard begoo chieeee..30 salame harkar delam mikhad mikonam!
be kasi ham rabt nadariad!
jaye Madar gerami ham az hala khali nabashiad...ghose nakhor chand mahe digar Radunak o familash mian pishet!!! (Are dige MADAR AZADEH??)