ديشب سخت درگير آشپزي بودم، رادين هم هي با چرخش دور و بر من ميچرخيد. آخرش گفت: "پول به من ميدي؟"، من هم طبق بازي هميشگي مثلا بهش پول دادم. تا پول خيالي را گرفت، گفت: " ا، اين پاره شد." مجبور شدم پول پاره را پس بگيرم و بهش پول نو بدم (از كجا اين چيزها را ياد ميگيرد؟ تا جايي كه حافظهام ياري ميكند، جلويش تا حالا پول پاره به كسي پس ندادهام)! بعد پرسيد: "پول كجا بود؟" . گفتم توي جيبم. گفت" آها، اينا" و دستش را كرد داخل جيبم، فكر كردم ميخواهد بگذارد سرجايش. در عوض گفت: " ا، سه تا شو برداشتم"!ا
پپ
2 comments:
afarin be in radonak.ye business mane vagheeh...
khoda be dade maman o babash berese pas!
Post a Comment