امروز هم از آن روزهایی بود که احتمالا بعضی ها که باهام شرکت تماس داشتند، فکر کردند خط روی خط شده است. چون یک صدای فنقلی زنگ دار در پس زمینه بود. برای همین هم الان دارم از فرصت خواب رادین استفاده می کنم و از خانه می نویسم. تا یادم نرفته است بگویم ممکن است در دو هفته آینده خیلی مرتب ننویسم، این به دلیل افسردگی ناشی از امتحان داشتن و نخواندن است. از الان گفته باشم!ی
این روزها رادین خیلی کلماتی را که می شنود بلافاصله تکرار می کند. دو سه روز پیش که افتاده بود روی دنده حرف زدن، بهش گفتم I love you
اون هم خندید و گفت "آویو". ولی چون برایش سخت بود، کلک یک جور نامفهومی گفت که به زور فهمیدم چی گفت. حالا از اون وقت کارمان شده است اینکه من بهش می گویم آی لاو یو و اون هم هربار یک چیزی توی همان مایه های آویو می گوید و غش غش می خندد. ا
پی نوشت: این بلاگر هم در راستای پاسداشت زبان فارسی یک کاری کرده است که برای تایپ یک کلمه انگلیسی وسط متن، یک ساعت سر کاریم! آ
No comments:
Post a Comment