Monday, September 30, 2013

جلسه مدرسه

خیلی جلسه جالبی بود. در کل 13 نفر در کلاس هستند و برنامه‌هایشان هم متنوع است. نحوه آموزش به کل تغییر کرده است و انگار ما مال همان عصر دایناسورهای مورد علاقه رادین باشیم. حتا "ه" هم دیگر همیشه "ه" نیست و گاهی " ِ" است! کتاب فارسی به دو کتاب بخوانیم و بنویسیم تقسیم شده است و با لوح‌نویسی و آموزش نگاره‌ها که نمی‌دانم چیست شروع می‌شود و بعد به نشانه‌ها (همان حروف زمان ما) می‌رسد (یعنی وقتی گفتند 32 نشانه داریم من نتیجه گرفتم منظورشان حروف الفباست)!!ا
 دو کلاسی که برایم جای سوال داشت، پژوهش و فلسفه کودکان بود. کلاس پژوهش که خیلی مرا یاد کارگاه یک روزه‌ای که رادین در کانادا گذرانده بود، انداخت. یک ماهی در مورد موضوعهای مختلف صحبت می‌کنند و بعد بچه‌ها چند گروه می‌شوند و یک موضوع را برای پژوهش انتخاب می‌کنند. اسفندماه مدرسه جشنواره پژوهش دارد که قرار است تک تک بچه‌ها در مورد کاری که کرده‌اند، صحبت کنند. متاسفانه معلم فلسفه نیامده بود، ولی گفتند که هدف از کلاس خوب فکر کردن و خوب بیان کردن است. حالا قصد دارم خودم جداگانه بروم و این معلم و معلم نقاشی را ببینم. چون همیشه این نگرانی را داشتم که سیستم تدریس نقاشی اگر مانند زمان ما باشد، خلاقیت بچه‌ها را کامل از بین می‌برد و به‌نظرم رادین هم نقاشی‌اش بد نیست و حیف است که خراب شود. راستی کلاس زبان هم خوب بود، بچه‌های پیش و دو کلاس اول را در سه سطح تقسیم کرده بودند و رادین هم در بالاترین کلاس است. امیدوارم آنقدر خوب باشد که حجم کار زبان خارج از مدرسه‌اش را بتوانم کم کنم. لهجه معلم که خوب بود و ازش خواستم روی لهجه اصیل فارسی رادین هم کار کند! برایم جالب بود که سر کلاس زبان یکی از دو بچه شیطان کلاس است! راستی دو روز ورزش دارند که یک روزش را می‌روند ورزشگاه و خیلی از این بابت بچه‌ها هیجان‌زده‌اند. صبحانه و نهار را در مدرسه می‌خورند و قرار شد میان‌وعده را هم برنامه بدهند که مادرها یک‌جور بدهند و سر یک زنگ تفریح سر کلاس بخورند. چون فعلا هیچ کدامشان خوراکی‌هایی را که می‌برند، نمی‌خورند (من درد مشترکم!). هفت زنگ 50 دقیقه‌ای دارند و بیشتر روزها بعد صبحانه می‌روند اتاق بازی که فوتبال دستی و میز پینگ‌پونگ دارد. لگو (از سال سوم می‌شود رباتیک) و شطرنج هم جزو کلاس‌هایشان است. خوشبختانه رادین خیلی خوب جا افتاده است و به‌جز ساعت زود سرویس، که آن هم حل شدنی نیست، مشکلی ندارد (زبانم لال، روم به دیوار!).ا
ا
پی‌نوشت: بعضی مادرها خیلی گیره‌اند. یک ایرادهایی می‌گیرند که حتا آدم یادش نمی‌ماند فردایی بنویسد! ا

2 comments:

khaale roro said...

چه جالب. آدم هوس می کنه بره مدرسه. نگاره لابد همون خط میخیه. هفت تا50 دقیقه که خیلی زیاده.

آزاده said...

آره والا