امروز بعد از يك تعطيلي خيلي طولاني، رادونك در كمال خرسندي و شادي (!) به مهدكودك رفت و از خوشحالي رفتن به پيش دبستاني تا چند روز ديگر، در پوست خود نميگنجيد! طوري كه رسما اعلام كرد نمي خواهد درس بخواند و قصد دارد اصلا بيسواد بماند!ا
دفتر خاطراتمان با شما
6 comments:
به سلامتی. خالش هم در 4 سالگی اعلام کرده بود می خواد پمپ بنزینی بشه. خیلی هم تعجب می کرد چرا ملت می خندن از قضیه.
vala bacheh aghlesh az mano shoma bishtareh, Radin jan age farda rafti madreseh digeh ta akhar omr giri,moghavemat kon
رادین جان نظرت که درسته ولی فکر نکنم زورت به اجرا کردنش برسه.
روشنک جان بعد چی شد یکهو این همه از آرمانهای دوران کودکیت فاصله فاحش گرفتی؟
مشكل اينجاست كه خوانندگان اين وبلاگ همه اين طرفي هستند، همه هم به سلامتي چه دل پري دارند! براي جامع شدن اين بحث، بايد نظر دربهدر دنبال يك بيسواد بگرديم!
خاله رورو: حتا رادين هم خنديد وقتي فهميد!
پیش میاد دیگه مزدک جان (فاصله فاحش گرفتن از آرمانهای کودکی رو می گم). فکر کنم اگه به همون آرمانها چسبیده بودم الان واسه خودم امتیاز چند تا پمپ بنزین داشتم اینجا پول پارو می کردم.
Post a Comment