قرار بود با پدرش بروند سی دی بخرند. دیدم دیر شده است و رادین هم خیلی پکر است. گفتم که خودم می برمش. ازش راه را پرسیدم، گفت که "در واقع باید بریم طرف آنجایی که شال می خری همیشه". وقتی هم از در خارج شدیم، جهت را نشان داد و گفت: "در واقع از این طرف"! عاشق این کلمه های قلمبه سلمبه است!ا
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
2 comments:
آزاده جان "در واقع" تعداد پستهای شما به شدت افت کرده است
در واقع، ديدم حالا كه همه ما را تحريم ميكنند، ما هم بقيه را تحريم كنيم!
البته سريال خوب هم بي تاثير نيست!
Post a Comment