چند وقت است که یکی از سرگرمی های رادین و وظایف ما خواندن و یا توضیح هرگونه تابلو راهنمایی، برچسب و ... است. جوری که اگر در حال رانندگی نتوانی همان وقت تابلو را ببینی و معنیش را بگویی، داد و بیداد است که به آسمان می رود! چند روزی بود که کمتر می پرسید و فکر کردم که دوره این هم گذشته است. ا
تا دو روز پیش که رفته بودیم کافی شاپ و رادین زمان زیادی با خانمی که تا حالا ندیده بود، صحبت کرد. حتی وسط صحبتهای ما می پرید که "دیگه نوبت منه"! به هلیا جون گفتم که بچه ام کمبود مخاطب دارد که او هم جواب داد که "من که هستم، ولی مثل اینکه من را فقط برای خواندن برچسب ها به رسمیت می شناسد"! تازه من فهمیدم که چرا این روزها به من کمتر گیر می دهد!ا
No comments:
Post a Comment