تهران سپیدپوش را، البته تا قبل از اینکه تهران گلی شود، خیلی دوست دارم. امروز بیدار کردن رادونک خیلی آسان بود، جمله جادویی "داره برف میاد" کار خودش را کرد! اولین سوالش هم این بود که تولدم کی هست؟ از اینکه می تواند چکمه اش را بپوشد هیجانش بیشتر هم شده بود. یاد بچگی افتادم، برف چه ذوقی دارد در آن دوران؛ یادش به خیر!
پی نوشت: نمی دانم وقتی بچه های ما بزرگ شوند، باورشان می شود که زمانی دبیرستان ها را هم به خاطر شدت بارش برف تعطیل می کردند؟ ا
پی نوشت: نمی دانم وقتی بچه های ما بزرگ شوند، باورشان می شود که زمانی دبیرستان ها را هم به خاطر شدت بارش برف تعطیل می کردند؟ ا
3 comments:
Khodaeesh barf Iran ham ba ghorbat fargh dare...var ke cheghadr delam baraye barfe Iran tang shode :(
in Khale Doci Roro ham saresh be Madar garme (cheshmesh roshan) va ossoolan chand saali hast ke barf nadide...kojaee kal kal koni??!!
ویژگی این وبلاگ این است که اگر ننویسی خیلی ها شاکی می شوند، ولی اصلا معلوم نیست این خیلی ها کجا هستند!
راستی گفتی برف؛ من به هوای اون سالها امروز یک پوتینهایی پوشیدم که نپرس. دریغ از یک تکه یخ (به جز در کوچه مهدکودک رادین). حالا هم سعی دارم پوتین هامو زیر میز قایم کنم!
Post a Comment