Saturday, October 3, 2009

مامان بزرگها

پریشب برای مامان فاطی تعریف کرده بود که "دوستم گفت من مامان بزرگ دارم، من هم گفتم من خیلی مامان بزرگ دارم: مانا، پدرجون، مامان فاطی، بابا هلاکو، مامی و مانی. اینا همه مامان بزرگای من هستند."!ا

4 comments:

khaale roro said...

maman bozorghaye sibiloooo!

khaale roro said...

rasti kheili hal kardam joojeye man ke akse javooniyaye khalaro didi shenakhtish gofti "e, in ke khaleye mane".

khaale roro said...

کوکولی خاله امروز ماجرای چونه زدنت سر یکی یا دو تا ستاره و اینکه می خواستی باباییت هم ستاره جایزه بگیره رو از مانا شنیدم. تازه برام ماجرای اشکهای کوچولوت رو هم گفت. آخه تو چرا اینقدر جوجه ای و چرا من اینقدر دورم که نمی تونم حسابی یک دل سیر بغلت کنم؟

آزاده said...

خاله خانم، اون چك و چانه درمورد همراهي ستاره و دايره است. در مورد ستاره ها فقط حسابش را نگه مي دارد كه بعد طلب كند. مثل اينكه اين يكي سرش تو حساب و كتاب است