امروز صبح مطابق سایر روزهایی که رادین قبل از زنگ ساعت بیدار می شود، آمده بود پیش من دراز کشیده بود. برای اینکه او کمتر وول بخورد و من کمتر لگد، شروع کردیم به بازی "این چیه؟" که منظور معادل انگلیسی این چیه هستش. شکمش رو نشان دادم و گفتم "تامی" و اون هم گفت یعنی "دل" . فکر کردم تا بچه ایم دلمان داخل شکممان هست و وقتی بزرگ می شویم می رسد به قلبمان. هیچ وقت به این نکته فکر نکرده بودم.ت
پی نوشت: البته من هم مانند شما می شناسم آدمهای خوش شانسی را که هنوز در بزرگسالی دلشان در شکمشان باقی مانده است!ا
3 comments:
خاله دلش رادین می خواد
کدام دل؟ محل جغرافیاییش را مشخص کن. راستی دیشب وسط شب خیلی گریه کرد، صبح ازش پرسیدم چرا گریه کردی؟ گفت: چون شما را می خواست دل و شکمم!!
والا ما نه تو بچگی نه تو بزرگسالی شکمو نبودیم که حالا می پرسی "کدوم دل". همون دل دیگه. مثل همون "دل و شکم " رادین که نصفه شبی مامانیش رو می خواسته.
Post a Comment