پسر گلم، اگر بعضي وقتها كمي از دستت كلافه ميشوم، حتي اگر بروز ندهم و خودت هم نفهمي، مطمئن باش چند دقيقه بعد عذاب وجدان ميگيرم كه چرا از دست فرشته كوچولوي خودم عصباني شدم.ا
Wednesday, August 26, 2009
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
دفتر خاطراتمان با شما
6 comments:
ookh.
che romantik!!!
تازه خاله هم از وقتی این کوچول رو دیده دیگه وقتی یه بچه کوچول دیگه توی هواپیما خیلی زر می زنه نمیگه "اه چقدر این بچه زر میزنه" میگه "حیوونی بچه چقدر سفر اذیتش میکنه".به این میگن رومانتیسیزم فراگیر
مامانی امروز که جمعه بود " مامان جلسه" نبودی چرا پست جدید نذاشتی؟ خاله دلش تنگول شده. واسه خودش راه میره رادینو ناز می کنه قربون صدقش مبره. پاییز بیاین کانادا.
امان از دست دوري
in post o comment hash kheyli romantike!!! amma khale roro man hanuz be un omghe romanticizime faragir naresidam! hanuz ye bache gharibe mibinam ke dare ar mizane, delam mikhad beram ye keshideh bezanam behesh!!!
vali khodaeesh manam delam tang shode......
Post a Comment