Tuesday, July 14, 2009

وقتي مچش گرفته مي‌شود

پريروز ديدم صدايي از رادونك در نمي‌آيد. رفتم ديدم رفته است سراغ ميز توالت من و معلوم است به دستهايش كرم زده است، چون هنوز داشت دستهايش را به‌هم مي‌ماليد.ا
پرسيدم به چي دست زدي؟ در همان حال و با چشمهاي گرد شده گفت: "به هيچي دست نزدم" و همان موقع دستهايش را بو كرد (هميشه بعد از كرم زدن اين كار را مي‌كند). باز پرسيدم چي مي‌كني؟ "دستمامو بو مي‌كنم". چرا؟ مگه چي كار كردي؟ "هيچي، به موهام دست زدم، اينا، اين‌طوري. مامان، به شهين خانم گفتم ..... ا....، مامان اتوبوس ايراني ديدم، اتوبوس سنگين بود،‌ " و پنج دقيقه‌اي در مورد اتوبوس سخنراني كرد!ا
ا
پي‌نوشت: وقتي كار اشتباهي مي‌كند،‌ يا حتي وقتي كسي دارد درمورد كارهايش حرف مي‌زند و هنوز مطمئن نيست كه تعريفش است يا تكذيب،‌ با چشمهاي گرد و قيافه جدي به آدم نگاه مي‌كند تا بالاخره بفهمد بايد چه موضعي بگيرد.ا

2 comments:

khaale roro said...

khodet ye aks dari sare mize maman

آزاده said...

man?? va! be haghe chizhaye nashnide! harfayee mizani!