Monday, August 11, 2008

گیر کرد

حدود دو سه هفته پیش که رادین را بعد از حمام در کت حوله ای حمامش پیچیده بودم، ناگهان گفت "گیر کرد". منظورش دستش بود که توی آستین کت گیر کرده بود و نمی توانست درش بیاورد. از آن موقع این عبارت را خیلی می شنویم، چون از آنجایی که تمام مدت در حال پیچ و تاب خوردن است، مدام یکجایی هم گیر می کند، وسط میز و صندلی، زیر لحاف، وسط دست و پای دیگران و ...! ا
حالا امروز یک عبارت جدید بکار برد: پشت در بودیم که به بابایی گفت "وا کن". پسملی دارد حسابی راه می افتد.ا

3 comments:

leyla said...

MADAR AZADEH,
ye ax ham az kole khanevadeh va be khosoos khale va radunak inja bezar, khasissssssssssss

leyla said...

jaye comment haye khale roro khalie haaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaa??? kasi nist manam daram hey comment mizaram :)

آزاده said...

Saresh sholoughe, to ham yek modat gheybat dashti bayad jobran koni!