Sunday, June 8, 2008

قطره آهن

فكر كنم همه مادرها بدانند كه قطره آهن چه مصيبتي است و بچه‌ها چقدر ازش بدشان مي‌آيد (كه البته حق هم دارند). حالا ما هم برنامه داريم با اين قطره. رادين كه تا صدايش مي‌كنم و قطره را در دست من مي‌بيند، شروع مي‌كند به گريه غري. ولي جالبش برايم اين است كه با همان حالت به طرفم هم مي‌آيد كه باعث مي‌شود خيلي دلم برايش بسوزد كه با آن حالت غصه‌دار دارد حرف گوش مي‌كند! البته ديروز براي اولين بار نيامد و همان طور كه دستش را به علامت نه تكان مي‌داد و گريه غري‌اش را شروع كرده بود، دويد و رفت بغل بابايش نشست. حالا نمي‌دانم مدلش عوض شده است يا ديروز استثنا بود. آ

2 comments:

khaale roro said...

shanso mibini! oon mamaniye harf goosh nakon che pesmaliye harf goosh koni giresh oomade. ajaba!

آزاده said...

Mane bichare; khoobe harf goosh nakon boodim!!

Rasti, delet besooze, diroozam khodesh oomad dobare, ee ee!