Saturday, April 19, 2008

مهربون من

پسر گلم، مي‌داني تو مهربون‌ترين بچه‌اي هستي كه ديدم. اين را فقط من نمي‌گويم. تقريبا هر كس مي‌بيندت به اين نتيجه مي‌رسد كه تو چه كوچولوي مهربوني هستي. نمي‌داني چقدر لذت بخش است وقتي بغلت مي‌كنيم و تو سرت را مي‌گذاري روي شانه آدم و با اون دست‌هاي كوچولو نازمان مي‌كني. اولين باري كه اين كار را كردي نزديك بود اشكم دربيايد. يا صبح‌ها كه از خواب بلند مي‌شوي و دوست داري توي بغلم بنشيني و با دستهايم بازي كني و گاهي هم يك لبخند نامحسوسي بزني. چقدر خوب كه لحظه‌هايي از اين دست زياد داريم. آ

2 comments:

khaale roro said...

akh dele khalaro ab nakon mamaneeeeeeeee!

آزاده said...

pas zoodi bia dige khale joon ........