Saturday, April 19, 2008

رژه

پريشب كه مهمان داشتيم (دوستان دبيرستان من پيشمان بودند)، آمديم كفش پاي رادين كنيم. بابايي كفش تابستاني‌اش را آورد كه هنوز برايش بزرگ است. وقتي پوشيد موقع راه رفتن پاي راستش را مي‌برد بالا بعد مي‌گذاشت زمين. اول فكر كرديم چون برايش بزرگ است اين كار را مي‌كند كه ناگهان يادم آمد امروز (يعني آن روز) روز ارتش بود و صبح به جاي برنامه كودك رژه نيروهاي مسلح را نشان داد. تلويزيون ما هم به هواي برنامه كودك روشن بود. خلاصه كلام اينكه وروجك داشت رژه مي‌رفت! هنوز هم هر از گاهي اين‌طوري راه مي‌رود. آ
كفش تابستانيش هم ماجرايي بود. هي فربد سعي مي‌كرد كفش پايش كند، هي انگشتاي رادين از يك جاي كفش مي‌زد بيرون! آ

2 comments:

khaale roro said...

dom boride be in migan. in kafshash ham ke khodesh dastaniye. in mamani khodesh asheghe kafshe hey be radoonak ham gir mide kafshaye joor vajoo pash kone!

آزاده said...

are, gharare badan barash yek vitrin e kafsh dorost konam!