ممكن است رادونك گاهى خيلى بزرگانه حرف بزند يا با خواهركش بيشتر وقتها مثل يك برادر بزرگ رفتار كند يا موقع انتخاب لباس سليقه به تينيجرى نزديكتر باشد، ولى هنوز پسر كوچولوى من است، وقتى:
وسط خواب از تختش پايين مى آيد و صبح فقط دو تا پا كه از زير تخت بيرون آمده معلوم است، يا براى اينكه برايش مايو نبرده ام جيغ و داد راه مى اندازد، يا وقتى تو يك مهمانى يك گروه بچه با هم آشنا داخل جمع خودشان راهش نمى دهند گريه اش مى گيرد، يا وقتى اجازه نمى دهيم بيش از حد اسباب بازى بخرد قهر مى كند، يا وقتى خودش را برايم لوس مى كند و همچنان خودش را توى آغوشم جا مى دهد ....
خوبى مادر شدن اين است كه هيچ وقت تمام نمى شود:)
1 comment:
لایک
Post a Comment