Wednesday, January 7, 2015
حكايت مدرسه
اين مدرسه هم حكايت عجيبى است. نسبت به زمان ما مهمانى است؛ خوشبختانه از سخت گيرى كه خبرى نيست و انواع موضوعات جالب هم به عنوان درس دارند. ولى احساس دانش آموزان مثل اينكه ربطى به محتويات ندارد و فقط به ماهيت برمى گردد. رادين ديشب داشت مى گفت اون چه آدم بدجنسى بوده است كه اولين بار مدرسه را درست كرد. مى خواست بچه كوچولوهاى نازنين خوش نگذرانند. بعد هم خيلى جدى از پدرش پرسيد كه نمى شود خانه بماند و معلم خصوصى همه چيز را يادش بدهد. تازه معلم هم اگر سردرد داشته باشد، زنگ مى زند و نمى آيد؛ مجبور نيست برود سر كار!ا
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment