نتيجه، خانه اى است كه بمب داخلش تركيده است انگار.ا
Sunday, December 28, 2014
بمب در خانه
رفته بوديم مسافرت زمستانى در يك جاى گرمسير. خيلى خوش گذشت. قرار بود دسته جمعى تر باشد، ولى خاله جون و عمو نيما نتوانستند بيايند. ملتا و پدرجون بودند و دايى شهريار. اولين شن بازى آوينك، حال كردن هميشگى رادونك در ساحل، استراحت بعد دور تند چند وقت اخير، با هم بودن و آخرش هم مريضى براى اينكه خوشى از حد نگذرد! ا
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment