Tuesday, March 11, 2014

عطر تن تو

امروز كه توى بغلم بودى آوينكم و بوى دلپذيرت همه وجودم را پر كرده بود، يادم افتاد يكبار خاله جون كه داشت برمى گشت رو به رادونك گفته بود كاش مى توانستم بوى تو را در يك شيشه بريزم و با خودم ببرم.ا 
راستى مى دانى هر بچه اى بوى خودش را دارد؟

No comments: