خیلی هیجان زدهام. رادین کل تئاتر مرغ باران پری صابری را نشست و دید و وقتی هم آمدیم بیرون از من قول گرفت که باز هم ببرمش. درضمن فردایش اعلام کرد که حالا علاوه بر رستم و رخش و آرش، کاوه و فریدون را هم دوست دارد (رخش چه میگوید آن وسط!). راستی دلتان بسوزد. ما اگرچه روز اول با وفات مواجه شدیم و برگشتیم، روز دوم یک همشهری کنترلچی پیدا کردیم و وسط ردیف اول نشستیم!ا
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment