ما از ابتدا سعی کردیم به رادین دروغ نگوییم، تا جایی که ممکن است دیگران را کلافه کنیم! مثلا اگر لج چیزی را بگیرد، امکان ندارد الکی بگوییم باشد تا قائله ختم شود. از طرف دیگر هیچ وقت بهش نگفتیم فلان چیز را جایی نگو. اگر چیزی بوده است که دلمان میخواسته جایی حرفش زده نشود، جلوی بلبلمان هم حرفش را نزدیم! درنتیجه بچه ما خود صداقت است و اگر بیفتد روی دور حرف زدن، هیچ خط قرمزی ندارد!ا
همه این مقدمهچینیها برای این بود که بگویم الان آوردمش شرکت، در اتاق بغلی نشسته است و دارد کل برنامههای سفر پیش رو را برای یکی از مهندسان کارگاه که باهاش جور است، تعریف میکند. احتمالا تا حالا هیچ کس در شرکت اینقدر در جریان زندگی
شخصی من قرار نگرفته بود! ا
الان رسیده است به آن قسمت که خالهاش قرار است کی بیاید! اکاش