شاید چون رادین بچه محتاطی بود و خیلی از کارهایی را که بچه های دیگر در دو سه سالگی انجام می دهند، نکرد حالا تحمل تجربه اندوزی های جدیدش سخت تر می شود. از طرف دیگر چون نمی خواهم جسارتش را هم سرکوب کنم، هر بار توضیح می دهم که بار اول بود و نمی دانست اشتباه است، ولی حتما در صورت تکرارش تنبیه می شود. ولی خلاقیت بدون محدودیت بچه ها باعث شده است که بدون هیچ گونه تکراری من در آستانه خل شدن قرار بگیرم:ا
قیچی کردن جلوی موی سر چون می رفت تو چشمش-
نصب نقاشیش به دیوار با میخ و چکش اسباب بازی چون خیلی قشنگ بود-
مالیدن یک عدد کرم لب کامل به کف اتاق چون حواسش نبود
نوشتن اسمش روی دیوار پهلوی تخت (احتمالا برای اینکه من و باباش با کس دیگر اشتباهش نگیریم!)ا
باز کردن جعبه مدادرنگی با چاقو و بریدن دستش (از یادآوریش هم حالم بد می شود)ا
خلاصه اینکه ما مجبور شدیم دوباره کلیه خطرهای احتمالی در خانه را برایش مدام توضیح دهیم و هر وقت نمی بینیمش داد بکشیم که "رادین کجایی؟ کار خطرناک که نمی کنی؟!" و او هم با فریاد جواب بدهد که "نه، نگران نباش"!ا
2 comments:
VAyyyy Khoda bekheyr begzaroone.....hanooz be marhale del roode dar ovordane vasayele khoone nareside ke???!!!!!
نه هنوز، احتمالا تنبلیش اومده!
Post a Comment