رادين اول بهمنماه 1385 معناي زندگي من و پدرش را وسعت داد. آغاز اين وبلاگ به مناسبت يكسالگي او بود و اينك با پيوستن آوين به ما، زندگي ما و وبلاگ خاطراتمان كامل خواهد شد
قبل از رفتن به كارگاه با شور و شوق فراوان دو تا بليت كنسرت بچه هاى آموزشگاه را براى پدر و پسر گرفتم و عزيزان بدون شور و شوق فراوان مجبور شدند بروند! آخرش هم نفهميدم بالاخره پدر حوصله اش سر رفت تا آخر نماندند يا پسر!
3 comments:
بعد از کنسرت اجباری کجا رفتند؟
با سرعت برگشتند خانه
کامنت من چی شد پس؟ گم شد گویا. حال ندارم دوباره بنویسمش.
Post a Comment