مريضهاي ما بهترند و بزرگتره بايد ميرفت سركار و كوچكتره همچنان در خانه است. دو سه روز اول رادين خيلي حرف گوش ميكرد، بماند كه ديگر از حرف گوش كردن خسته شده است! ما هم هي تعريف ميكرديم كه چه پسر حرف گوشكني و سوپش راخورد و آخ آخ چه پدر حرف گوش نكني و ...!ا
آقاي پدر چون تب داشت و گرمش بود، رفته بود روي سنگ كف دراز كشيده بود، در حاليكه نيم ساعت قبل مامان به رادين گفته بود اين كار را نكند. رادين هم رفت بالاس سر پدرش و گفت: "روي زمين سرد دراز نكش، ببين من حرف مامان را گوش ميكنم حالم بهتر از شماست"! ا
آلودگي هوا و قيمت دلار هم كه با هم مسابقه گذاشتهاند. اينجا همه چيز آرام است، كسي خودش را ناراحت نكند!تم
1 comment:
به قول رادین Don't worry!
Post a Comment