Thursday, September 8, 2011

راهنمای کوچک ما

در یک پارکینگ بزرگ پارک کرده بودیم و بعد از چند ساعت که برگشته بودیم، ماشین را پیدا نمی کردیم. هم من و هم فربد مطمئن بودیم که در ردیف "د2" پارک کردیم، ولی نبود. بعد از حدود یک ربع این ور و آن ور رفتن، رادین گفت که "وقتی بابا پارک کردم، من دیدم نوشته "د"، وسطش هم "1"! گفتم مطمئنی؟ و جواب داد "راست می گم". خلاصه ما رفتیم سر آدرسی که داده بود و ماشین را پیدا کردیم! حالا نمی دانم اولش یادش نبود یا واقعا به قول خودش می خواست "سورپریز"مان کند! ولی مهم این است که یک از آن لحظه هایی بود که احساس می کنی بچه ات دیگر بزرگ شده است.ا

3 comments:

helia ghanean said...

aaaaalii bood

آزاده said...

Merci Helia jan, agar ghablesh bood ehtemalan bavaret nemishod in hamoon
Radine!

h said...

daghighan