Wednesday, October 6, 2010

تهدید

شروع کرده است به تهدید کردن؛ که اگر شیر بخورد بعد همه میز صندلیها را می شکند یا اگر شب برود زود بخوابد، می آید بیرون و می رود هر جا دلش خواست می خوابد. معمولا خودم را به نشنیدن می زنم و او هم خودش را به آن راه که چیزی نگفته است؛ ولی گاهی که هر دو حوصله داشته باشیم، مکالمه بانمکی بینمان در می گیرد:ا

-حالا که میگی باید اینو بخورم، من هم میرم مسافرت، تو را هم نمی برم
-آدم به بزرگترها می گه شما
-میرم مسافرت شما را هم نمی برم
-خوبه، تنها رفتن هم گاهی لازمه
-تنها نمیرم، با بابام میرم
-یادت باشه لباس گرم ببری
-اصلا هم لباس گرم نمی برم، فقطم لباس کثیف می برم
-عیبی نداره، من که نیستم ببینمت
-اصن به جاش میرم همه جای خونه رو خیس می کنم
-فقط مراقب باش لیز نخوری پسرم

سکوت دو طرف

-(چند دقیقه بعد) مامان منو از کار بدم می بخشی؟
-تو که هنوز کار بدی نکردی پسر گلم
-پس بیا همدیگرو بوس کنیم
(اینکه بالاخره اون غذا را می خورد یا همان موقع می خوابد، بستگی به عوامل زیادی دارد که از حوصله این متن خارج است!)ا


8 comments:

maryam said...

eyyy jigar KAL KAL-e in madar-o pesar

khaale roro said...

oh oh on mazeratesh mano koshte. gooya negarane fereshtehast :D :P

leyla said...

ayyy ke man asheghe in mokalemate madar o pesar shodam......khosham miad madar azadeh dast be naghd javab mide......

آزاده said...

mibinam ke kal kal e madar o pesar azizan ra ba'd az modatha be hal avorde!

khaale roro said...

کل کل کلا چیز خوبیه. " آخه من زبون درازم. زبونم خیلی درازه" حالا یک وقت نوار قصه زبون دراز رو براش نذاری. من بچه (منظورم بچه تر از الان) که بودم این تا مدتها نوار قبل از خوابم بود. بعد این حس رو داشتم که لابد خیلی زبون درازم اینو برام خریدن. همین شد که وقتی بزرگ شدم به قول مامی "مگو" از آب دراومدم. این هم در ضمن زبونم که خیلی کوتاهه
:PPPPPPPPPPPPPPPPPPPPPPPPPPPPPPP

آزاده said...

oon zaboon e kootahet mano koshte!! Rasti navarha kojast?

khaale roro said...

fekr konam too ketabkhoonam ya oon komod baghaliye. No 'mosadereh' !

آزاده said...

fekr konam bedoonam bacham be ki rafte ahle hesab ketab shode.