Monday, August 30, 2010

این داستان غصه دار

دیروز مشغول رانندگی بودم که رسیدم به چراغ قرمز و دو تا بچه دستفروش پشت چراغ قرمز، صحنه تکراری همه چراغ قرمزها. یکیشون که پشتش به من بود، اینقدر کوچک بود که یک موقع دیدم دارم سعی می کنم با مقایسه قد و قواره اش با رادین بفهمم چند سالش است. کمتر از پنج سال داشت. تا حالا احساس کردید قلبتان فشرده می شود؟ آن لحظه همین احساس را داشتم. صبح هم که وارد اینترنت شدم و خبر شکنجه و ضرب و شتم یک دختربچه سه سال و نیمه را خواندم که امیدی هم به بهبودش نیست، دوباره همین حال بهم دست داد. واقعا هیچ کاری از دست ما برای بچه های بی پناه سرزمینمان برنمی آید؟

No comments: