رادین داشت تلویزیون نگاه می کرد و وقتی دید توی فیلم هی بهم گل می دهند، با لب و لوچه آویزان به من گفت: "هیچ کی برای من گل نمی خره". حالا بهش قول داده ام که فردا برایش گل بخرم!
1
پی نوشت روز بعد: پسرم، نمی دانی چقدر خوشحالم که امروز برایت گل خریدم. هنوز وقتی به یاد می آورم که چقدر ذوق کردی و چقدر با لذت بویش می کردی و پدرت را هم تا آمد بردی که گلت را بو کند، لبخند به لبم می آید.
ا
1
پی نوشت روز بعد: پسرم، نمی دانی چقدر خوشحالم که امروز برایت گل خریدم. هنوز وقتی به یاد می آورم که چقدر ذوق کردی و چقدر با لذت بویش می کردی و پدرت را هم تا آمد بردی که گلت را بو کند، لبخند به لبم می آید.
ا
3 comments:
eshghe khalashe in joojak.
کاش میشد اینجا واسه این رادین کوچولوی دل نازک اقلا یه گل مجازی گذاشت
سارا
یک روزی تمام این کامنت ها را خواهد خواند و از هر گلی برایش بیشتر ارزش خواهد داشت، سارا جان
Post a Comment