Monday, May 24, 2010

پراکنده ها

چمدان داشتم می بستم، آمد و یک دستش را زد به کمرش و پرسید: "همه چیز مرتبه؟"!ا
گی1
بعد از اینکه کارتون بتمن را دید، بهش گفتم می خواهی یک بتمن دیگر تماشا کنی؟ گفت: "یعنی بتمن جدید آمده من ندیدم؟"ا
1
انگلیسی یاد گرفته است، البته تو مایه های آی ام ا بلک بورد. دیروز به خودش اشاره می کرد و می گفت "دیس ایز رادین فلور چمدان (فلور=کف زمین)، معنا: من روی چمدان نشسته ام! ن
1
پی نوشت: خیلی خسته ام، چیز دیگری یادم نمی آید!خی
بهش

3 comments:

maryam said...

khasteh nabashi, residan bekhir
tazeh fekr konam az farda maraton shoro misheh :)

khaale roro said...

مگه قرار نبود روز چمدان بندی رادین به اتفاق آقای پدر بیرون باشن؟

آزاده said...

خیر، خسته بودند!