با رادين داشتيم بازي ميكرديم، برايش با لگو طبق بروشور خود لگو يك ماشين درست كردم. وقتي بهش دادم گفت "نه، خودم درست ميكنم". ماشين را خراب كرد و خودش شروع كرد به درست كردن، هر جا هم گير ميكرد من بايد همانطوري كه او ميگفت، لگوها را سوار ميكردم تا بالاخره يك چيزي درست شد كه تنها شباهتش به ماشين چرخهاي زيرش بود. بعد شروع كرد با احساس رضايت كامل با آن بازي كردن. خندهام گرفته بود، متوجه شدم كه اين تمايل براي خراب كردن هر چيز كه از قبل مانده است و درست كردن آن با سليقه خودمان، از كودك درون سرچشمه ميگيرد. تا وقتي به بچهها برميگردد، جالب است. مشكل وقتي پيدا ميشود كه در سطوح بالاي مديريتي كودك درونمان تصميمگيري كند.ا
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment