Saturday, April 25, 2009

خنگ بازی

چند روز پیش که داشت از سروکول بابایی بالا می رفت و بعد شیرجه می زد رو مبل، بابایی ازش پرسید من دوباره از صبح تا شب برم سر کار، با کی می خواهی این کارا رو بکنی؟ اونم سریع جواب داد "با خاله". گاهی واقعا خنگ می شود!ا

3 comments:

khaale roro said...

ey ghorboonesh beram. bacham kheng nist ke. manzooresh ine ke berim ye jayi ke 'khale' dashte bashe :P

khodayish ke ma aslan adame 'bi asab' o 'kheng bazi mavaghe' nadarim to famil.

mammad looloo said...

رادين جان به مامان نگفتي شما مو ميبيني و پيچش مو؟
حتما بچه يه چيزي ميدونه ديگه

آزاده said...

هر کسی از ظن خود شد یار من!