امروز صبح رادین داشت دنبال بابابزرگش می گشت که شب پیش ما مانده بود. بابایی سر به سرش گذاشت که شاید رفته زیر تخت قایم شده است. رادین هم بدو بدو رفت توی اتاق و زانو زد زیر تخت را نگاه کرد. تازه بعد که گفت "نیست" بابا کوتاه نیامد و گفت پس تو کمد است. می خواست در کمد را به زور باز کند که دیگر مامان پادرمیانی کرد و رادین را به بابابزرگش رساند!ت
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
4 comments:
bababozorg koja ghayem shodeh bood???
az daste in babayiye 'sare kar gozar'. akhe dige sare radunak kootah biya babayi.
Hichi Baba, bichare rafte bood lebasesho avaz kone!
Babayee sare kar faghat bezare ke khoobe, kole osoole tarbiati ra kharab mikone. Midooni mikhad masalan da'vash kone chi mige? mige alan mamanet miad da'vat mikoneha!!
oh oon ke osoolan yek siyasate mardane hast va mahdood be tarbiyate koodak nemishe.
Post a Comment