آخ مامانی، نمی دانی چفدر تماشای غذا خوردنت را دوست دارم. هنوز غذا را با دندانهای جلویت می جوی، آن هم با تمرکز! فقط حیف که غذا خوردن همچنان یک کار تفریحی و نوعی بازی است! ا
پی نوشت: امروز سر نهار خیار شور می خواستی و اسمش را نمی دانستی. تازه فهمیدم معنای پیچاندن را هم می دانی. چون خودت اسمش را گذاشتی "پیچی" (آخر سر شیشه اش پیچی بود)!ا
No comments:
Post a Comment