رادين هروقت كار بدي ميكند (اصلاح ميكنم كار بد حادي ميكند) بايد برود روي يك موكت كوچولوي جلوي دستشويي اتاقش براي يك دقيقه بنشيند! تازه دست مرا هم ميگيرد و ميرويم. تا وقتي هم كه نروم بگويم پاشو، همانجا ميماند. اوايل گريه هم ميكرد، يك اشكي ميريخت كه آدم پشيمان ميشد. ولي حالا ديگر گريه نميكند، البته اين تنبيه اثرش را حفظ كرده است. امروز صبح آمدم بغلش كنم ببرم صورتش را بشورم، به صورتم چنگ زد. من هم گذاشتمش زمين و فقط با دلخوري نگاهش كردم. خودش گفت "بيشين" و رفت روي موكتش نشست. آنقدر اين كارش معصومانه بود كه بدو رفتم و بغلش كردم و آشتي كرديم!آ
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 comment:
akh ba in tosifet mamani ashke adamo far miyari.
Post a Comment