ديروز رسا، داداشي سام، بهدنيا آمد. آدم هربار يادش ميرود كه اين فرشتهها وقتي بهدنيا ميآيند، چقدر كوچولو هستند. حالا ديگر رادين از يكي در فاميل بزرگتر است! بهزودي از اولين برخورد رادين و رسا خواهم نوشت (هنوز رادين رسا را نديده است).آ
پينوشت: همان شب رفتيم ديدن رسا. رادين وقتي رسا را ديد، قيافهاش همزمان هم مشتاق و هم بهتزده بود. تا بهحال آدم كوچولو نديده بود!آ
No comments:
Post a Comment