دیروز بعدازظهر یکی از بازی های مورد علاقه رادین را کردیم. یعنی دست مرا می گرفت و می برد گوشه سالن و می نشستیم و بازی می کردیم. بازیمون هم این بود که رادین خودش را این ور و آن ور می انداخت و غش غش می خندید، من هم مراقب بودم سرش به جایی نخورد. تا هم می گفتم خوب دیگر برویم ، می گفت نع، نع! نهایتش از یک گوشه می رفتیم به یک گوشه دیگر! عاشق گوشه موشه ها و زیر میز و صندلی است! آ
پی نوشت: یکی دیگر از جاهای مورد علاقه اش، فضای بین تخت ما و در بالکن است. حالا تصور کنید آدم باعجله دارد حاضر می شود برود بیرون، رادین گیر می دهد که برویم بشینیم آن جا و همدیگر را نگاه کنیم(البته رادین سعی خواهد کرد دستی به سیم های دور و بر تخت برساند)! آ
2 comments:
chera barash ye khoone chadori nemigir mamani. shayad khoone bazi doost dare be nazaresh gooshe mese ye khoone miyad.
do ta ham khoone ham dare, vali bolandeshoon mikone in varo oonvar mikoobe, har bar jameshoon mikonim! Herkoole pesaram!
Post a Comment