ديروز صبح زود پا شدم كه درس بخوانم. رادين هم حدود 5/1 ساعت زودتر بلند شد! مانده بودم كه چهكار كنم. بالاخره نشاندمش بغلم و جلويش يك كاغذ سفيد گذاشتم كه با خودكار خطخطي كند. بعد از يك مدت كه اينمدلي درس خوانديم،حوصلهاش سررفت و شروع كرد به ورجه وورجه و وسطهايش هم بوسيدن من! حسابي كه تفماليام كرد، تصميم گرفت خودش اصلا برايم بخواند. انگشتش را گذاشت روي صفحه كتاب و شروع كرد به صداي بلند به زبان رادونكي حرف زدن و احتمالا خواندن! ديگر اينكارش واقعا بانمك بود و نميشد مقاومت كرد. درنتيجه بهعنوان جايزهاش كتاب را بستم و رفتيم با هم بازي كرديم! و اين بود پايان درس خواندن ما! آ
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
2 comments:
in voroojak in ada osoola ro az koja yad gerefte?!
Injoor ke maloome, dore dide be donya amade ast!
Post a Comment