Wednesday, May 28, 2008

درس خواندن دوتايي

ديروز صبح زود پا شدم كه درس بخوانم. رادين هم حدود 5/1 ساعت زودتر بلند شد! مانده بودم كه چه‌كار كنم. بالاخره نشاندمش بغلم و جلويش يك كاغذ سفيد گذاشتم كه با خودكار خط‌خطي كند. بعد از يك مدت كه اين‌مدلي درس خوانديم،‌حوصله‌اش سررفت و شروع كرد به ورجه وورجه و وسطهايش هم بوسيدن من! حسابي كه تف‌مالي‌ام كرد، تصميم گرفت خودش اصلا برايم بخواند. انگشتش را گذاشت روي صفحه كتاب و شروع كرد به صداي بلند به زبان رادونكي حرف زدن و احتمالا خواندن!‌ ديگر اين‌كارش واقعا بانمك بود و نمي‌شد مقاومت كرد. درنتيجه به‌عنوان جايزه‌اش كتاب را بستم و رفتيم با هم بازي كرديم! و اين بود پايان درس خواندن ما! آ

2 comments:

khaale roro said...

in voroojak in ada osoola ro az koja yad gerefte?!

آزاده said...

Injoor ke maloome, dore dide be donya amade ast!