ديروز رفته بوديم دنبال صندلي براي ميز آشپزخانه كه جلوي در رستوران البرز درآمديم. رفتيم يكسر بالا كه ببينيم شلوغه يا نه كه يكهو "نخورمه" ما شروع كرد به بهبه كردن و سر تكان دادن. خلاصه اينكه ما هم هيجانزده شديم و نشستيم خريد نكرده به نهار خوردن. براي رادين هم صندلي مخصوص آوردند و ما هم عين نديدبديدها مدام ازش در حال سوپ خوردن عكس ميگرفتيم! (بهدليل فشار كاري مادر نامبرده فعلا امكان گذاشتن عكس وجود ندارد.) آ
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
2 comments:
khale movazeb bash in mamanet az oon zebelast. zoodi mige kar dare ke kasi azash aks nakhad!!!
Alaje vaghe'e ghabl az voghoo bayad kard .........
Post a Comment