Friday, June 17, 2016

شهر كتاب

پاتوق رادين است و حالا پاى آوين هم دارد بهش حسابى باز مى شود:)


برنامه نمايشى امروز صبح

Thursday, June 16, 2016

Saturday, June 11, 2016

دخترخاله محبوب

عكسش پس زمينه آيفون پسرخاله اش هست، عروسك مورد علاقه دخترخاله اش اسمش رايا كوچولو است. تازه وقتى قرار شد بعدا برويم مداد شمعى بخرد، گفت يكى هم براى رايا بخرد.
آخر كجايى دخى خاله؟:*

فوتبال بين كوچك من

آقا پسر ما برخلاف پدرش فوتبالى است و حالا براى اولين بار در خانه من فوتبال از اولين بازى جام دنبال مى شود. امروز بامداد با صداى بلند تلويزيون از خواب پريديم، مرد كوچولو تا دقيقه ٨٥ فوتبال تماشا كرده بود و بعد پاى تلويزيون روشن خوابش برده بود. تازه گل برنده در همان پنج دقيقه باقيمانده زده شده بود!

Saturday, June 4, 2016

دختر آداب دان

بابا، يه سوالى دارم. ميشه با آيپدتون بازى كنم؟! (البته آداب دانى مانع گريه بعدش كه اجازه نگرفته است، نمى شود!)

مامان، ميشه پوپو كنم؟! (طبيعى است كه قبلش مشغول شده است و فقط جهت اطلاع رسانى است)

دادين، ميشه كتابتو بدى من؟ (ترجيح مى دهم درمورد جيغ و داد بعدش چيزى نگويم)

درس خواندن يك مادر

ماجرايى است براى خودش. دارم براى گذراندن يك امتحان حرفه اى حاضر مى شوم و تنها وقتى كه براى درس خواندن دارم، بعد از سوت تعطيلى شبانه است. تازه آن وقت است كه خودم خوابم مى گيرد!
الان هم كه دختر خانم پا شده است و آمده است تا "موبايلتون رو توضى بدم" و چون موبايل را از دستش مى گيرم، شاكى مى شود كه "چرا به من گوش نميديد؟"!